در سال ۲۰۲۴، حجم کالاهای وارداتی در سطح جهان به ۲۴.۷ تریلیون دلار رسید. این رقم نشاندهنده وابستگی متقابل اقتصادهای جهانی است، اما میزان این وابستگی از کشوری به کشور دیگر تفاوت چشمگیری دارد. برخی از اقتصادهای بزرگ، بیش از دیگران به واردات برای تامین نیازهای خود متکی هستند.
مکزیک و کره جنوبی: پیشتازان وابستگی به واردات
مکزیک، به دلیل ارتباطات عمیق اقتصادی با ایالات متحده آمریکا، به شدت به واردات متکی است. این کشور برای تامین کالاهای کشاورزی و قطعات خودرو، وابستگی زیادی به همسایه شمالی خود دارد. در سوی دیگر آسیا، کره جنوبی نیز وابستگی بالایی به واردات از خود نشان میدهد. بیش از یک سوم تولید ناخالص داخلی این کشور به دلیل واردات بالای مواد غذایی و انرژی به کالاهای خارجی اختصاص دارد. این موضوع نشاندهنده اهمیت دسترسی به بازارهای جهانی برای حفظ ثبات اقتصادی این کشورهاست.
سهم واردات کالا از تولید ناخالص داخلی (۲۰۲۴)
بر اساس نموداری که توسط “ویژوال کپیتالیست” و با استفاده از دادههای منابع متعدد تهیه شده، سهم واردات کالا از تولید ناخالص داخلی اسمی در برخی از اقتصادهای بزرگ به شرح زیر است:
- اتحادیه اروپا: ۳۵ درصد
- مکزیک: ۳۵ درصد
- کره جنوبی: ۳۴ درصد
- کانادا: ۲۶ درصد
- بریتانیا: ۲۳ درصد
- ژاپن: ۱۸ درصد
- چین: ۱۴ درصد
- ایالات متحده آمریکا: ۱۲ درصد
این ارقام به وضوح نشان میدهند که اقتصادهای اتحادیه اروپا، مکزیک و کره جنوبی، بیشترین سهم از تولید ناخالص داخلی خود را صرف واردات کالا میکنند.
عوامل مؤثر بر وابستگی به واردات
وابستگی یک کشور به واردات کالا تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد. این عوامل شامل کمبود منابع طبیعی داخلی، ظرفیت تولید محدود، و تفاوت در هزینههای تولید میشود. به عنوان مثال، اتحادیه اروپا به دلیل وابستگی شدید به واردات انرژی از نروژ و ایالات متحده، ۳۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به کالاهای وارداتی اختصاص میدهد. علاوه بر این، این بلوک اقتصادی حجم قابل توجهی لوازم الکترونیکی از چین وارد میکند که این کشور بزرگترین شریک وارداتی اتحادیه اروپا بوده و ۲۰.۱ درصد از کل واردات آن را پوشش میدهد.
کانادا نیز مانند اتحادیه اروپا، به شدت به واردات کالا، به ویژه وسایل نقلیه موتوری و قطعات، ماشینآلات و لوازم الکترونیکی وابسته است. تقریباً نیمی از این واردات توسط ایالات متحده آمریکا تأمین میشود، در حالی که چین حدود ۱۱ درصد آن را تشکیل میدهد. روابط تجاری عمیق در بخش خودرو میان آمریکا و کانادا از دهه ۱۹۶۰ به قدری در هم تنیده شده که برخی از قطعات تا هفت بار از مرز بین دو کشور عبور کردهاند.

تفاوتهای چین و ایالات متحده آمریکا در وابستگی به واردات
جالب توجه است که وقتی واردات به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی مقایسه میشود، چین در مقایسه با ایالات متحده آمریکا، وابستگی بیشتری به واردات کالا نشان میدهد. کالاهای وارداتی ۱۴ درصد از تولید ناخالص داخلی چین را تشکیل میدهند. در سال ۲۰۲۳، بزرگترین صادرکنندگان به چین شامل کره جنوبی (۷.۴ درصد)، ایالات متحده (۷ درصد) و ژاپن (۶.۳ درصد) بودند. نفت خام نیز بزرگترین کالای وارداتی چین بوده که عمدتاً توسط روسیه و عربستان سعودی تأمین میشود.
در مقابل، کالاهای وارداتی به ایالات متحده آمریکا تنها ۱۲ درصد از تولید اقتصادی این کشور را تشکیل میدهند که به طور قابل توجهی کمتر از چندین اقتصاد بزرگ دیگر است. کانادا و مکزیک در سال ۲۰۲۳، به اتفاق، ۲۸.۸ درصد از واردات آمریکا را تأمین کردند که عمده آن شامل نفت خام و خودرو بود. این تفاوت در وابستگی به واردات نشاندهنده ساختار متفاوت اقتصادی و منابع داخلی این دو غول اقتصادی جهان است.
نگاهی به آینده: پیامدهای وابستگی به واردات
وابستگی بالا به واردات میتواند مزایایی مانند دسترسی به طیف وسیعی از کالاها با قیمتهای رقابتی و افزایش بهرهوری را به همراه داشته باشد. با این حال، معایبی نیز دارد، از جمله آسیبپذیری در برابر نوسانات قیمتهای جهانی، اختلالات زنجیره تأمین، و ریسکهای ژئوپلیتیکی. در دنیای امروز که شاهد چالشهایی مانند همهگیریها، درگیریهای منطقهای، و تغییرات اقلیمی هستیم، درک میزان وابستگی اقتصادها به واردات و تلاش برای تنوع بخشیدن به منابع، از اهمیت بالایی برخوردار است. کشورهایی که بتوانند تعادلی بین تولید داخلی و واردات برقرار کنند، از ثبات و تابآوری بیشتری در برابر شوکهای خارجی برخوردار خواهند بود.
به نظر شما، کشورها چگونه میتوانند ضمن بهرهمندی از مزایای تجارت جهانی، آسیبپذیری خود در برابر وابستگی به واردات را کاهش دهند؟